تحقیر دانش آموزان بلوچ در مدارس بلوچستان

کمپین فعالین بلوچ – سلام امیدوارم همیشه ایام در سلامتی بوده و باشید، اطمینان دارم تصویری را که در پیوست این نوشته است را دیده اید البته نمیدانم نظر شما و دیدگاه شما در مورد این تصویر چیست؟!

اما اگر امکان دارد خودتان را برای لحظاتی کوتاه به جای این دانش آموزان تصور کنید!
چه حالی به شما دست خواهد داد؟؟؟
چه حالی به شما دست خواهد داد زمانی که موهای سرتان را برای تمسخر و تحقیرتان اینگونه اصلاح کنند!؟
آیا تمایل دارید مجدد در این مدرسه و در حضور دوستانتان بمانید و ادامه تحصیل بدهید؟؟؟
دوستان و همکلاسیهای که در حال تمسخر شما هستند!!!
طبق قوانین ملی و بین المللی آموزش ، هر گونه رفتار توهین آمیز و هر گونه رفتاری که منجر به تحقیر و توهین به دانش آموزان شود شدیداً ممنوع و کسانی که مبادرت به اینگونه رفتارها نمایند باید مورد پیگرد قانونی قرار گیرند.

 

ﻳﮏ ﺩﻫﻪ ﺍﺯ ﺗﺪﻭﻳﻦ ﻣﻨﺸﻮﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﻱ ﻣﻲ ﮔﺬﺭﺩ، ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ ﮐﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺣﺘﺮﺍﻣﻲ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﻭ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﺎﻥ در خطوط و نوشته های آن ﻗﺎﺋﻞ ﺷﺪﻩ ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ ﻣﺘﺮﻗﻲ ﻭ ﭘﻴﺸﺮﻭ ﺍﺭﺯﻳﺎﺑﻲ ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪ . اما قانون بدون اجرا و بدون پیگیری جز سیاهه ای بر روی اوراق چیز دیگری نیست، قانونی که ارزش پیگیری نداشته، قانونی که کسی را مجاب و مجبور به رعایت مفاد آن نکند قانون نیست و ارزشی جز خاک خوردن در قفسه های یک حقوق دان را ندارد.!!!
متاسفانه چالش اساسی این است که دانش آموزان و والدینشان از وجود این چنین قانونی بی اطلاع هستند و این بی اطلاعی سبب آن شده است که بسیاری از معلمین و نهادهای آموزش و مدارس را ( با احترام فراوانی که به جایگاه معلم قائل هستم ) تشویق میکند تا تخلفات گونان را در حق دانش آموزان انجام دهند و بدون هیچ واهمه ای از پیگرد قانونی این تخلفات ، هر روز بر آن بیفزایند.

 

تخلفاتی که گفتن و نوشتن آنها رنجاندن دل خانوادهای داغ دیده و داغ دار است، تخلفاتی که در پرونده های گوناگون و در راهروهای دادگاه های کشورمان گاه با یک تماس تلفنی پاک شده و از خاطره روزگار محو میشوند. تخلفاتی که جان دانش آموزان بیگناهی را که هدفشان تحصیل بوده را از آنان گرفت و کار و شکایت به بالاترین مراجع کشور رسید ولی افسوس و صد افسوس.

 

در یکی از این رویدادهای تخلف بار و ناگوار در یک موسسه آموزشی، سهل انگاری مدیران و پرسنل یک مدرسه شبانه روزی در چابهار سبب کشته شدن تعدادی از دانش آموزان این مدرسه میگردد و شکایت و گلایه خانواده این دانش آموزان راه به جای نبرد و هیچکس جز دانش آموزان این مدرسه مقصر شناخته نشدند که چرا در هنگام حادثه در خوابگاه آن مدرسه شبانه روزی حضور داشتند. ادعای و نتیجه ای که بی گمان خود قاضی نیز از آن متعجب شده است، حادثه هنگامی رخ میدهد که میانه های سال تحصیلی و وسط هفته است و دانش آموزان مجبور بوده اند در این مکان و در این زمان حضور داشته باشند.این حادثه ناگوار چند خانواده بی بضاعت بلوچ را در ماتمی غریب برای از دست دادن فرزندانشان گرفتار کرد و هیچ یک از مسئولین برای همدردی با آنان حتی با کلامی ساده هم پا پیش نگذاشت.
و یا در حادثه دیگری و در شهر میرجاوه دانش آموزی بر اثر تنبیه بدنی و خارج از عرف یک معلم به نقص عضو دائمی گرفتار میشود ، و در نهایت مدیر کل آموزش و پرورش استان با گفتن کلماتی عجیب و غریب رفتار ناشایست این معلم را توجیه و از او پشتیبانی میکند و دانش آموز بیچاره را عامل این حادثه میداند، پس چه کسی باید از این دانش آموزش پشتیبانی کند چه کسی باید حامی آنان باشد، چه کسی باید جوابگوی رویداد تلخی که به او وارد شده و تا زمانی که زنده است و با دیدن این یادگاری تلخ زجر بکشد.

 

منشور حقوق دانش آموزان به صورت قانون مور تایید مجلس شورای اسلامی و دولت وقت و دیگر دولتها می باشد و این قانون ﺩﺭ 7 ﻓﺼﻞ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻨﺎﺩ 54 ﻣﺎﺩﻩ ﺗﻬﻴﻪ ﻭ ﺗﺼﻮﻳﺐ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﻧﻘﺸﻪ ﺭﺍﻫﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﺷﻨﺎﻳﻲ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ، ﺁﻣﻮﺯﮔﺎﺭﺍﻥ، ﺩﻭﻟﺘﻤﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎﺷﺪ .
طبق فصل اول ماده اول این منشور و این قانون تحت عنوان اهمیت دوران تحصیل آمده است:
1. ﺑﯽ ﺷﮏ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﻭ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﯼ ﺍﺯ ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻓﺼﻮﻝ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﺮ ﻓﺮﺩ ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﭘﺎﯾﻪ ﻭ ﺍﺳﺎﺱ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺑﻨﯿﺎﻧﻬﺎﯼ ﻓﮑﺮﯼ ، ﺍﺧﻼﻗﯽ ، ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﯼ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻫﺮ ﻓﺮﺩ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺷﮑﻞ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ . ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭ ﻭﺿﻊ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻭ ﻣﺆﺛﺮ ﮐﻪ ﺗﺄﻣﯿﻦ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﺸﺮ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺍﻣﺮﯼﺿﺮﻭﺭﯼ ﺍﺳﺖ.
اما متاسفه در برخی از مدارس کشورمان اقلیت های دینی و مذهبی و یا فرهنگی ملت به بدترین شکل مورد اهانت قرا میگیرند و دانش آموزانی که در معرض این رفتارها قرار دارند در آینده به چه کسانی و با چه داشته های علمی و آموزشی بدل خواهند گشت!!! ؟؟؟

 

و یا در ماده پنجم :
ﺑﯽ ﺗﺮﺩﯾﺪ ﻣﺴﯿﺮ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﯾﮏ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﻓﮑﺎﺭ ، ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻫﺎ ﻭ ﻣﯿﺰﺍﻥ ﭘﺎﯾﺒﻨﺪﯼ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺁﻥ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ ﻣﯿﺜﺎﻕ ﻫﺎﯼ ﻣﻠﯽ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ ، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﺩﺭ ﯾﮏ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﯽ ﺑﺎﯾﺴﺖ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻦ ﻧﻘﺸﻬﺎﯼ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻭ ﺣﻀﻮﺭ ﻓﻌﺎﻝ ﻭ ﻣﺸﺎﺭﮐﺖ ﺟﻮﯾﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺣﺪﻭﺩ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻭ ﻣﺸﺨﺺ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺳﺎﺯﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺩﺭ ﻫﺮ ﮐﺸﻮﺭ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﺁﻥ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺍﯾﻦ ﻣﻨﺸﻮﺭ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﻫﺎﯼ ﻻﺯﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺬﯾﺮﺵ ﻭ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ ﺑﺎ ﺣﻘﻮﻕ ﻓﺮﺩﯼ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺩﺭ ﻏﺎﻟﺐ ﻋﻨﺎﻭﯾﻦ ﺣﻘﻮﻗﯽ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻋﻼﻭﻩ ﭘﺬﯾﺮﺵ ﻭ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺑﺎ ﺁﯾﯿﻦ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎ ﻭ ﻣﺼﻮﺑﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﺎً ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ‏( ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﺣﻘﻮﻕ ﺧﻮﺩ ‏) ﺯﻣﯿﻨﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺭﺍ ﺟﻬﺖ ﭘﺬﯾﺮﺵ ﻭ ﻋﻤﻠﯽ ﺗﺮ ﺷﺪﻥ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﺼﻮﺑﺎﺕ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﮐﻨﺪ . ﺍﺯ ﺩﯾﺪﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﻨﺸﻮﺭ ﺩﺭ ﺻﺪﺩ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪﺍﻥ ﺟﺎﻣﻌﮥ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﭘﯿﻤﺎﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎ ، ﺗﻌﻬﺪﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎ ﻭ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺑﯿﻦ ¬ ﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺁﺷﻨﺎ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﯼ ﻓﺮﺍﯼ ﻣﺤﺪﻭﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﻣﮑﺎﻧﯽ ﻭ ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺣﻘﻮﻕ ﺧﻮﺩ ﺑﯿﺎﻧﺪﯾﺸﻨﺪ.
ﻃﺒﻖ ﻣﻔﺎﺩ ﺍﻳﻦ ﻣﻨﺸﻮﺭ، ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ 6 ﺗﺎ 20 ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺭ ﺣﻮﺯﻩ ﻫﺎﻱ ﺁﻣﻮﺯﺵ، ﺁﺯﻣﻮﻥ، ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ، ﺩﺍﺩﺭﺳﻲ ﻭ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻫﺎﻱ ﺧﺎﺹ ﺻﺎﺣﺐ ﺣﻖ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻫﺮ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺣﻖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺍﺯ ﺣﻘﻮﻕ ﺍﺳﺎﺳﻲ ﺑﻬﺮﻩ ﻣﻨﺪ ﺷﻮﻧﺪ .

 

ﻓﺼﻞ دوم : ﺣﻘﻮﻕ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ
ﻣﺎﺩﻩ -1 ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺣﻖ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﻭ ﺑﯿﺎﻥ ﻭ ﻣﺼﻮﻧﯿﺖ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ .
ﻣﺎﺩﻩ 2 – ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﻣﺼﻮﻥ ﺍﺯ ﺗﻌﺮﺿﺎﺕ ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ ، ﺭﻭﺍﻧﯽ ، ﻭ ﺣﯿﺜﯿﺘﯽ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﮐﺮﺍﻣﺖ ﻭﺍﻻﯼ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻭﯼ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﯿﺮﺩ.
همانگونه که در مفاد قانونی فوق آمده است دانش آموزان ﺣﻖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺍﺯ ﺗﻌﺮﺿﺎﺕ ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ، ﺭﻭﺍﻧﻲ ﻭ ﺣﻴﺜﻴﺘﻲ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻥ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﮐﺮﺍﻣﺎﺕ ﻭ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺷﺎﻥ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺩﻗﺖ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﻴﺮﺩ . ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺣﻖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺍﺻﻞ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺷﺎﻥ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻃﻌﻢ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﭽﺸﻨﺪ . ﺣﻖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻳﮑﺴﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﻣﮑﺎﻧﺎﺕ ﺁﻣﻮﺯﺷﻲ ﺑﻬﺮﻩ ﻣﻨﺪ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻭ ﺍﻣﮑﺎﻧﺎﺕ ﺁﻣﻮﺯﺷﻲ ﺁﺯﺍﺩﺍﻧﻪ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﻧﻈﺮ ﮐﻨﻨﺪ. ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﺣﻖ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﺯﺍﺩﻱ ﻋﻘﻴﺪﻩ ﻭ ﺑﻴﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﻴﺎﻥ ﻋﻘﻴﺪﻩ ﻧﻴﺰ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎﻱ ﺁﻥ ﻣﺼﻮﻥ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ . ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻨﺸﻮﺭ ، ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺍﺯ ﺣﻖ ﺣﺮﻳﻢ ﺷﺨﺼﻲ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ.

 

همچنین در این قانون تنبیه و تشویق و حدود این دو عنوان به درستی و روشنی تبیین و توضیح داده شده است تا راه را بر افکار نابخردانی که مبادرت به کوتاهی و یا تشدید تنبیهات بدنی دانش اموزان مینمایند به خود آمده و از انجام مجدد اینگونه اعمال ناشایست دست بردارند، اما کو دیده بینا و گوش شنوا !!!
ﻣﺎﺩﻩ -75 ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻮﺟﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺧﻮﺩ ﺟﻠﺐ ﻭ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﺩﺭ ﻭﯼ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﻧﻤﺎﯾﺪ ﻟﺬﺍ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺘﮑﯽ ﺑﻪ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﻠﻤﯽ ﻭ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﻟﮕﻮﻫﺎﯼ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﻣﻮﺟﺐ ﺗﺠﺮّﯼ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﻭ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﻭﯼ ﺑﺮ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻧﺸﻮﺩ .
ﻣﺎﺩﻩ -76 ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﻣﺘﺨﻠﻔﯽ ﮐﻪ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﻫﺎ ﻭ ﭼﺎﺭﻩ ﺟﻮﯾﯽ ﻫﺎﯼ ﺗﺮﺑﯿﺘﯽ ، ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻔﯿﺪ ﻭ ﻣﻮﺛﺮ ﻧﻤﯽ ﺍﻓﺘﺪ ، ﺑﺎ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﺗﻨﺎﺳﺐ ﺑﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺷﻬﺎﯼ ﺯﯾﺮ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻨﺒﯿﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ :

 

-1 ﺗﺬﮐﺮ ﻭ ﺍﺧﻄﺎﺭ ﺷﻔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺧﺼﻮﺻﯽ .
-2 ﺗﺬﮐﺮ ﻭ ﺍﺧﻄﺎﺭ ﺷﻔﺎﻫﯽ ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﮐﻼﺱ ﻣﺮﺑﻮﻁ .
-3 ﺗﻐﯿﯿﺮ ﮐﻼﺱ ، ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻭﺟﻮﺩ ﮐﻼﺳﻬﺎﯼ ﻣﺘﻌﺪﺩ ﺩﺭ ﯾﮏ ﭘﺎﯾﻪ ﺑﺎ ﺍﻃﻼﻉ ﻭﻟﯽ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ .
-4 ﺍﺧﻄﺎﺭ ﮐﺘﺒﯽ ﻭ ﺍﻃﻼﻉ ﺑﻪ ﻭﻟﯽ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ .
-5 ﺍﺧﺮﺍﺝ ﻣﻮﻗﺖ ﺍﺯ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﺎ ﺍﻃﻼﻉ ﻗﺒﻠﯽ ﻭﻟﯽ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ، ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺕ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ .
-6 ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺑﻪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺩﯾﮕﺮ .

 

ﻣﺎﺩﻩ -77 ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﻗﺒﯿﻞ ﺍﻫﺎﻧﺖ( تحقیر دانش آموزان رفتاری موجب تمسخر دانش آموزان گردد ) ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺑﺪﻧﯽ ﻭ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺗﮑﺎﻟﯿﻒ ﺩﺭﺳﯽ ﺟﻬﺖ ﺗﻨﺒﯿﻪ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺍﺳﺖ.
طبق مفاد این قوانین آیا به نظر شما کرامت دانش آموزانی که در این تصویر مشاهده میکنید حفظ شده است، آیا اینگونه رفتارها در راستای تشویق و یا تنبیه و یا تخریب روحیه و وجه دانش آموزان است.
طبق آمارها تعداد دانش آموزانی که در بلوچستان اقدام به ترک تحصیل میکنند رو به افزایش است و آیا به نظر شما با اینگونه رفتارها میتوان دانش آموزان را به ترک تحصیل تشویق کرد یا ماندن و ادامه دادن درس.

بنده قصد ندارم در این مورد جایگاه معلم را بد ارزیابی و یا بد معرفی کنم اما آنچه واضح است را نمیتوان انکار کرد.
در چند سال اخیر و با بروز حوادث تلخی همچون شهادت شدن دو تن از معلمین غیر بلوچ در نقاط مختلف بلوچستان و دستگیری عده کثیری از جوانان بلوچ و جبهه گیری تند و خشونت بار برخی از مسولین کشوری و استانی، اندیشه های ضد بلوچ و ضد اهل سنت در میان برخی از غیر بلوچهای ساکن بلوچستان به شدت رشد و رو به افزایش است.

 

خصوصاً در میان معلمین غیر بلوچ که برخی از این رویدادها ارتباط مستقیم با آنها دارد، و این افراد با عناوین و روشهای مختلف عقده های درونی و ضد بلوچی خود را بر دانش آموزان بیچاره خالی میکنند ، از تنبیه بدنی در حد مجازات های از نوع جانیان داعشی گرفته تا تحقیر و توهین به دانش آموزان و خطاب کردن آنان با عناوین مختلف و ناشایست و یا زیرسوال بردن و تمسخر زبان و فرهنگ مادری آنان که بلوچی است، این تصویر نمونه بارزی است از بروز دادن ناملایمات اجتماعی و تفکرات ضد بلوچ در مدارس و بر علیه دانش معصوم که فکر و اندیشه خامشان در انتظار کسب انواع و اقسام تفکرات و آموزش های جدید و زیبا و مفید است و روا نیست از هم اکنون آنان در برابر دو تفکر متضاد قرار داد. این معلمین با تصویر برداری از این رفتارهای زشت و به اشترک گذاشتن آنان با دیگر دوستان هم فکر خود قصد آن را دارند تا کل قومیت و مردم بلوچستان را مورد تمسخر قرار دهند و اینکه اطمینان دارند هیچکس پیگیر و پیگرد رفتار ناشایست آنان نخواهد بود.

 

آنچه در ذهن این دانش آموزان ماندگار میشود و هر روز بر آن افزوده و شاخ برگها و ریشه های نامیمون آن گسترده‌تر میشود حس تنفر از درس خواندن و یا حس تنفر از معلم و یا معلمین است.
جرم این دانش آموزان این است که بلوچ و اهل سنت به دنیا آمده اند و با لباس و پوشش بلوچی راهی مدارس میشوند، جرم این دانش آموزان این است که در میانه فقری نخواسته به دنیا آمده اند.که حتی هزینه ساده و اندک اصلاح موهای سرشان را هم ندارند و باید به این جرم اینگونه مورد تحقیر و آزار و اذیت معلمین قرار گیرند.

 

امیدوارم مسولین از پیله ضمخت و کلفتی که به دور خود تنیده اند بیرون آمده و خود را متوجه و پیگیر رفتارهای این معلمین بدانند و کسانی را که سعی میکند تا با حربه به جوش آوردن احساسات قومی مردم را تحریک کنند تا سبب ایجاد تشنج در منطقه شوند، مسولین آموزش و پرورش باید اینگونه افراد نابخرد را از بدنه آموزش و پرورش اخراج نمایند تا اینگونه مورد احترام و اکرام مردم قرار گیرند چون رضای خالق در رضای مخلوق است.

 

سید مبین الدین بلوچ ایرانی

 

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا