متن سخنرانی پرویز لاشاری از حزب مردم بلوچستان در کنفرانس اسلو ( امروز و فردای ایران و نقش اپوزیسیون )

در موضوع بحث امروز چند مقوله مهم گنجانده شده ؛ ” امروز و فردای ایران” حال و آینده ایران ونقش اپوزیسیون و اینکه چگونه ایرانی را خواستاریم. که بنده بعنوان عضوی از حزب مردم بلوچستان تلاش خواهم کرد که برخی از نقطه نظرات حزب مردم بلوچستان را در اینجا با شما در میان بگذارم.

اُسلو ءِ کنفرانس زی بزان شنبه 14.06.2014 برجاه دارگ بوت و بهر زوروکانی وش آتکءَ دیم په دیم بوت. کنفرانس ءِ دو پانل اتنت. اولی پانلءَ واجهان:

– محمدرضا حیدری (سخنگو کمپین سفارت سبز)

– فرخ نعمت پور (سازمانفدائیان ایران- اکثریت)

-عباس شُکری(روزنامه نگار و پژوهشگرفرهنگی)

و دومی پانلءَ واجهان:

– عبدالله حجاب (فعال سیاسی)

– پرویز لاشاری (حزب مردم بلوچستان)

– کاوه آهنگری ( حزب دمکرات کردستان)

گپ و تران (سخنرانی) کت. و رند چه گپ و تران ءَ بهرزوروکانی جستانی پسو اش دات.

Parviz Lasharis billede.

با سلام و درود به شما دوستان و حضار گرامی

و تشکر از این فرصتی که در اختیار بنده گذاشته شده

همه از وضیعیت شکننده سیاسی – اجتماعی و اقتصادی ایران کم وبیش آگاه هستیم. و می بینم که رژیم هر روز با چالشی جدید در داخل و خارج دست به گریبان است. و آگاه هستیم که سرکوب شدید و فشارطاقت فرسا بر روی مردم ؛ شرایط تغییر در ایران را تقریبا غیر قابل پیش بینی ساخته است. این تغییر می تواند هر لحظه اتفاق بیفتد؛ با حضور گسترده و تأثیر گذاری اپوزیسیون دمکرات و آزادیخواه یا بدون آن. از این نظر نقش اپوزیسیون در تاثیر گذاری در جهت گیری سیاسی در ایران حائز اهمیت به سزایی است.

 

در موضوع بحث امروز چند مقوله مهم گنجانده شده ؛ ” امروز و فردای ایران” حال و آینده ایران ونقش اپوزیسیون و اینکه چگونه ایرانی را خواستاریم. که بنده بعنوان عضوی از حزب مردم بلوچستان تلاش خواهم کرد که برخی از نقطه نظرات حزب مردم بلوچستان را در اینجا با شما در میان بگذارم.

Parviz Lasharis billede.

یکی از این نقطه نظرات در رابطه با مقوله نظام حاکمر بر ایران است.

نظام حاکم:
نظام تئوکرات حاکم بر ایران یک نظام استبدادی است که در مؤلفه هیچ یک از نظام های استبدادی دنیای امروزی نمی گنجد. و خود برای خودش مقوله ای جدا بافته است. تضاد و تناقض در قانون اساسی اش ؛ ناهماهنگی در گفتار و عمل در ارگانها و مقامات انتخابی و انتسابی اش بی شمار است. تفسیرهای متفاوت و گاه متضاد از قوانین مختلف بخشی از پیچیدگی این نظام استبدادی است. اداره این نظام استبدادی بصورت مافیایی است

نظام استبداد مذهبی در ایران باحذف نیروهای مخالف یکی پس از دیگری در این سی و اندی سال؛ راه را برای به دست گرفتن تمام قدرت سیاسی – نظامی ؛ فرهنگی و اقتصادی هموار و هموارتر کرد. و با در اختیارگرفتن اهرامهای فشار و سرکوب همچون سپاه ؛ قوه قضایه ؛ مجلس اسلامی ؛ روحانیون و مداحان و با بهره گری از زندان ؛ شکنجه وکشتار؛ و با سوء استفاده از رادیو و تلویزیون ؛ روزنامه و انترنت چالشها را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته است و همچنان به حکومت خود با وجود مخالفت اکثریتی قوی اما ناهماهنگ و غیر متحد ادامه می دهد.

مقوله دیگری که در بحث امروز می توان به آن پرداخت مردم ایرانند

Parviz Lasharis billede.

مردم ایران:
گرچه بخش وسیعی از مردم ایران در سالهای اول انقلاب از جمهوری اسلامی ایران حمایت کردند ولی دیری نپائید که حمایت مردم از رژیم اسلامی رو به کاهش نهاد.
مردم ایران در این سی و اندی سال در دوره های مختلف حکومت اسلامی ایران را به بهانه های مختلف به چالش کشیده و با هر چالشی؛ نقابی تازه از چهره ی استبداد دینی نظام اسلامی ایران کنار زده شده و ماهیت اصلی رژیم را که تا آنزمان در پس پرده نقاب انقلاب و اسلام پنهان مانده بود را علنی می کرد. و با پس زدن هر نقابی از چهره رژیم؛ بخشی از مردم از اصلاح رژیم قطع امید کرده و در مقابل رژیم ایستادند.

بخشی از نیروهای سیاسی چپ ومردم مناطق ملی همچون کردستان؛ بلوچستان و ترکمن صحرا از نخستین گروههایی بودند که دجالیت رژیم را در یافتند و از اصلاح آن قطع امید کردند. در دوره های بعدی نیروهای بیشتر و بیشتری از بدنه رژیم جدا شده و به صف مردم پیوستند.
هر چند نیروهای اصلاح طلب در دوران مختلف تلاش کرده بودند تا مردم را در مغلطه اصلاح پذیری نظام از طریق اصلاحات درونی نگه دارند وبا شرکت در انتخابات فرمایشی نظام نویدی تازه به مردم می دادند تا بلکه بدینوسیله خواسته ها ومطالبات مردم را در چارچوب خط قرمزهای نظام محدود کنند و بدینگونه از فکر آلترناتیو سازی در ذهن مردم ممانعت کنند. اما چنین نشد و دیدم که مردم زیر نام جنبش سبز به خیابانها آمدند و مشروعیت کل نظام را به چالش کشیدند.

 

جنبش سبز به معنی عام کلمه بعد از به اصطلاح انتخابات ریاست جمهوری 88 با اکثریتی قابل توجه از مردم ایران از اصلاح نظام قطع امید کردند و بطور عملی از نظام اسلامی حاکم بر ایران عبور کردند. واین عبوراز نظام ولی فقیه را هم در شعار و هم در عمل به نمایش گذاشتند..

 

و اما

اپوزیسیون ایران

با نگاهی به لیست نیروهای اپوزیسیون می توان این نیروها را به چند دسته عمده تقسیم کرد که مهمترین آنها عبارتند از:

 

– نیروهای سکولار: که معتقد به جدایی دین از دولت هستند و شامل بخش بزرگی از نیروهای مرکزگرا وتمامی نیروهای فدرال می باشد.

– نیروهای مرکز گرا: که شامل بیشترین نیروهای جمهوریخواه اعم از چپ و یا راست؛ و نیروهای سطنت طلب می باشند. این نیروها پایگاه مردمی خود را در مرکز می بینند.

– نیروهای فدرال: شامل نیروهای سیاسی مناطق ملی و ملیتهای ایران می باشد که معتقد به تمرکز زدایی و تقسیم قدرت سیاسی در میان مردم ایران هستند. عمدتا این نیروها در “کنگره ملیتهای ایران فدرال” گرد هم آمده اند.

 

اجازه بدهید! برای اینکه بتوانیم نقش اپوزیسیون را در امروز و فردای ایران عمق تر بررسی کنیم لازم است که ازپیچیدگی های آن و همچنین از کمی ها و کاستی های آن و از همچینین چگونگی کم کردن این پیچیدگی ها و کمتر کردن این کمی و کاستی ها سخن به میان آوریم.

اول از همه به یکی از این پیچیدگی ها و سردرگمی ها در اپوزیسیون به پردازیم

این پیچیدگی و سردرگمی زمینه های فرهنگی و سیاسی مختلف دارد. یکی از این زمینه های فرهنگی و سیاسی حکمرانی حکومت های استبدادی در دهه های متوالی در ایران است.

استبداد حاکم در ایران در دهه های متوالی از هر ایرانی یک مستبد کوچک ساخته است و این مستبد کوچک ولی مصمم (البته بنا به توان و قدرتش) نقش یک دیکتاتور را برای دیگران بازی می کند. یکی از موانع مهم در اتحاد وهمگرایی اپوزیسیون همین استبداد زدگی است.

استبداد زده و مستبد در واقع به نوعی دو روی یک سکه اند. استبداد زده نیز همچون مستبد همواره موجودیت خود را در نفی دیگران می بیند. چنانچه استبداد زده موجودیت فکری و یا سیاسی خود را در خطر به بیند خود را در پشت یک دیکتاتور قدرت مند تر پنهان می کند. در این مرحله از استبداد زدگی ناهنجاریهای اخلاقی دیگری همچون فرد پرستی؛ چاپلوسی؛ تملق؛ دروغگویی و ریاکاری بر رفتار این افراد می چربد.

چنین است که فرد یا گروه استبداد زده که خود مستبد شده وجود دیگران را انکار می کند. از منطق ؛ دیالوگ و تکثر بیزار است. شدیدا انحصار طلب می شود و از هرگونه تقسیم قدرت سخت واهمه دارد.
مرکزگرایی را که جزء لاینفق استبداد است بعنوان کوتاه ترین راه رسیدن به قدرت انتخاب می کند.

برای بسیاری از ما مردمان ایران مقدس سازی و در مرحله بعد پرستش این مقدسات از اهمیت ویژه ای برخورد است. از باستان پرستی گرفته تا اعتقادپرستی و از خاک پرستی گرفته تا نژاد پرستی ؛ کسانی که آگاهانه یا ناآگاهانه این گواژان به نظر من منفی و زشست را جزیی از موجودیت خود می دانند.

چرا انسان محور نه؟

بیائید به جای این واژکان منفی انسان محوری را ترویج کنیم. انسانیت را ارج نهیم.

در سالهای اخیر تلاشهای از طرف نیروهای مختلف اپوزیسیون برای نزدیکی و هماهنگ کردن فعالیتهای اپوزیسیون صورت گرفته است؛ نشستها و کنفرانسهای زیادی تشکیل شده و در مواردی هم هماهنگی ها و ائتلافهایی هم بوجود آمده است که در مواردی هم موفقیت هایی هم داشته است. این به نوبه خود جای شکرگذاری است.

اما آیا این تلاشها کافی بوده؟

اما استبداد زدگی ما مردم ایران وبی اعتمادی در بین نیروهای اپوزیسیون از یک طرف و تلاشهای مداوم رژیم برای ناموفق کردن اتحاد در میان اپوزیسیون از طرف دیگر؛ فاصله ها را بین نیروهای اپوزیسیون همچنان باقی گذاشته است.

لازمه اتحاد؛ شناخت؛ احترام متقابل و پذیرفتن موجودیت یکدیگر است؛ بر اساس معیارها و ارزشهای دنیای مدرن امروز. پذیرفتن تکثر ملی در ایران نه تنها نقطه ضعفی برای مردم ایران نیست بلکه نقطه قوت مبازرات متحد و هماهنگ نیروهای دمکرات و آزادیخواه نیز است. کثریت گرایی سیاسی در ایران فردا لازمه اش کثرت گرایی در اپوزیسیون امروز می باشد.

 

اپوزیسیون دمکرات و آزادیخواه ایران می بایست خود را در حول محور خواسته های دمکراتیک و مردمی تمامی مردم ایران سازماندهی نماید و با اتحاد و هماهنگی با دیگر نیروهای اپوزیسیون رژیم را مجبور به تحویل دادن قدرت به صاحبان اصلی اش که همانا مردم هستند به نماید.

احزاب؛ سازمانها و نیروهای مناطق ملی در ایران از سالها پیش زیر نام “کنگره ملیتهای ایران فدرال” نیروهای خود را سازمان داده اند. که این مجموعه دمکراتیک و آزادیخواه به نوبت خود عملا یک نیروی قابل توجه و منسجمی را در شامل می شود که نقش تعیین کننده در این مناطق را داراست. و می تواند نقش قابل توجهی در کل ایران داشته باشد.

در ایران امروز هیچ حزب و سازمانی وجود ندارد که همه گیر و سرتاسری باشد و قدرت هماهنگ کردن مبارزات دمکراتیک و آزادیخواهانه مردم سرتاسر ایران را داشته باشد. بنا براین لازمه هماهنگ کردن و سمت وسو بخشیدن مبارزات مردم ایران متحد شدن و هماهنگ عمل کردن نیروهای دمکرات و آزادیخواه مرکز با نیروهای دمکرات و آزادیخواه مناطق ملی/ حاشیه ای در ایران است.

این مسئولیت بزرگ امروز بر عهده تمام نیروهای اپوزیسیون ایرانی است که با پذیرفتن موجودیت یکدیگر اقدام به اتحاد و همگرایی بیشتر کنند. تاثیر گذاری اپوزیسیون در تغییر و تحولات ایران و جهان به میزان قدرت و اتحاد عمل آن بستگی دارد. هرچه این اتحاد و همگرایی بیشتر باشد به همان میزان تاثیرش در تحولات ایران و جهان بیشتر خواهد بود.

حزب مردم بلوچستان همراه با احزاب و سازمانهای دمکرات و آزادیخواه در کنگره ملیتهای فدرال ایران فدرالیسم ؛ سکولاریسم و کثرت گرایی/ پلورالیسم را سر لوحه مبارزات خود قرار داده است.

همانطور که بارها در سالهای گذشته اعلام کرده ایم ؛ این بار نیز من از طرف حزب مردم بلوچستان دست دوستی و همکاری با تمام احزاب و سازمانهای دمکرات وآزادیخواه ایران دراز می کنم و خواستار اتحاد و همگرایی اپوزیسیون دمکرات و آزادیخواه ایران هستیم و آنچه که در توان داریم برای رسیدن به این هدف از آن فروگذار نخواهیم کرد.

باید خاطر نشان کنم که اتحاد به معنی یکی شدن و استحاله شدن نیست.اپوزیسیون دمکرات و آزادیخواه ایران می تواند با حفظ تفاوتها و عقاید؛ ولی با پذیرفتن موجودیت همدیگر متحد شود .

 

با تشکر از شما و از وقتی که در اختیار من گذاشتید

 

متشکرم

 

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا