مولوی عبدالحمید: بلوچستان حذف ناشدنی ست

“عبدالحمید اسماعیل ‌زهی”، که به “مولوی عبدالحمید” شهره است، امام جمعه ی اهل سنت شهر زاهدان و مدیر مدرسه ی علوم دینی دارالعلوم زاهدان، بزرگ ترین مرکز دینی و آموزشی اهل سنت در ایران و سرپرست شورای هماهنگی مدارس اهل سنت استان سیستان و بلوچستان می ‌باشد. او که در بین اهل سنت ایران هم چنین با عنوان “شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید” معروف است، محبوبیت و اعتبار بالایی دارد؛ تا حدی که تلاش های او در ماجرای گروگان گیری چند مرزبان ایرانی، اصلی ترین دلیل آزادی آنان عنوان می شود.

مولوی عبدالحمید به شعارهای دولت یازدهم در رابطه با اقوام و مذاهب بسیار خوشبین و امیدوار است؛ دو دیدار وی با رئیس دولت یازدهم، حسن روحانی، طی ماه های اخیر بیانگر این امر است.

گفتگوی اختصاصی ماهنامه ی خط صلح، با امام جمعه ی اهل سنت زاهدان پیرامون وضعیت و دیدگاه های او در رابطه با مشکلات استان سیستان و بلوچستان است. این گفتگو پیش از اطلاع از ممنوع الخروجی ایشان از ایران انجام شد؛ مولوی عبدالحمید زمانی که قصد داشت برای شرکت در کنفرانس بین المللی “توجه علمای جهان اسلام برای نهادینه کردن صلح، اعتدال و عقل سالم” به ترکیه سفر کند، از سوی نهاد‌های امنیتی ممنوع الخروج شد…

جناب آقای مولوی عبدالحمید، شما در طی ماه های اخیر، حداقل دوبار با آقای روحانی دیدار و گفتگو داشته اید؛ اولین دیدار مربوط به سفر شما به تهران بود و دومین دیدار هم در سفر اخیر آقای روحانی به سیستان و بلوچستان شکل گرفت. شما در این دیدارها، به نمایندگی از مردم، چه مطالباتی از رئیس دولت یازدهم داشتید؟

ما در مجموع در رابطه با مشکلاتی که جامعه ی اهل سنت در حال حاضر با آن مواجه است، گفتیم. در هر دو دیدار با جناب روحانی از دردهایی که وجود دارد و از خواسته های قانونی مان صحبت کردیم و انتظاراتی را که مردم دارند، مطرح کردیم…

مطالبات اهل سنت حول چه محورهایی شکل گرفته و تا چه حد به این مطالبات پاسخ داده شده است؟

مطالبات اهل سنت بیش تر این است که نگاه ها نسبت به همه ی اقوام و مذاهب یکسان بشوند و تغییر بکند. این شعاری ست که خود آقای رئیس جمهور، در ایام انتخابات آن را مطرح کردند و خواسته ی اهل سنت هم در همین راستاست که بالاخره بعد از این همه سال، این تبعیض ها و نابرابری از بین برود. همان طور که در قانون همه یکسانند، عملاً هم با همه ی اقوام و مذاهب به شکل یکسان برخورد شود. همین طور از شایستگی ها و توانمندی هایشان در حوزه های مختلف استفاده بشود. تمام خواسته ی ما همین است.

خوشبختانه در این یک سال، قدم هایی برداشته شده است؛ اگر چه هنوز کافی نیست و هنوز مردم منتظرند که مسئولان بیش تر به خواسته هایشان توجه و رسیدگی کنند. به هر حال نسبت به قدم هایی که برداشته شده است، ما امیدواریم و انتظار داریم که انشالله این خواسته ها محقق بشوند. برآورده شدن این اقدامات به نفع نظام جمهوری اسلامی و به نفع وحدت ملی و امنیت ملی است و برای پایداری مملکت ما بسیار مهم و اساسی است.

بزرگ ترین انتقاد شما همواره، عدم استفاده از نیروهای لایق اهل سنت در پست های کلیدی و دولتی بوده است. علت چنین تبعیضی را چه می دانید؟

به هر حال هر جامعه مشکلاتی دارد و مشکلات جامعه ی ما هم که فراوان است و این مشکلات تا زمانی که همه ی نیروها، از تمامی اقوام و مذاهب به کار گرفته نشوند، حل نخواهد شد. متاسفانه شاهد این هستیم که از افراد شایسته ی اهل سنت و سایر اقوام و مذاهب در سطح کلان کشور و منطقه‌ای استفاده نمی شود. انتخاب مدیران بیش تر براساس مذهب و قومیت افراد است تا شایستگی و توانمندی آن ها که این از نظر ما درست و عادلانه نیست.

در بین اهل سنت هم این انگیزه موجود است که مثل سایر هموطنانشان به مملکت شان خدمت کنند و در سازندگی و امنیت آن نقش داشته باشند و باید این فرصت به آن ها داده بشود. اگر ملتی به کار گرفته نشود و مورد توجه قرار نگیرد، تحقیر می شود. بر این اساس و در جامعه ی ما هم اهل سنت خواستار عزت نفس و حفظ حرمت و احترام خود هستند.

خب شما علت این که سال هاست نیروهای لایق اهل سنت را وارد مناصب دولتی نکردند، چه می دانید؟

هیچ دلیل روشنی ندارد و هیچ منع قانونی هم وجود ندارد که ما بخواهیم بگویم با استناد به آن نیروهای لایق اهل سنت به کار گرفته نشدند. همه ی این ها چیزی جز اعمال سلیقه نبوده است؛ بعضی ها که دستشان در کار بوده و امور استخدامی یا واگذاری مسئولیت ها در اختیارشان بوده، اعمال سلیقه کرده اند. این اعمال سلیقه هم ناشی از تعصباتی ست که در بسیاری از افراد وجود دارد و حالا میزان و یا به کارگیری آن متفاوت است لذا زمانی که تعصبات قومی و یا تعصبات مذهبی زیاد است و به کار هم گرفته می شود، باعث می شود که یک قومی یا یک اندیشه و مذهب به حق و حقوقش آن طور که شایسته و بایسته است، نرسد. مسئله همین هاست.

عده ای معتقدند که این منطقه ناامن است؛ شما عواملی را که باعث ناامنی شده اند، چه طور ارزیابی می کنید؟

برای ناامنی دلایل مختلف وجود دارد؛ این استان مرزهای طولانی با کشورهای همسایه دارد و در آن طرف مرزها، هم در پاکستان و هم در افغانستان، امنیت نیست و مشکلات بسیاری وجود دارند. علت های دیگرش هم بیش تر عدم توجه و عدم رسیدگی و نبود نگاه و دید یکسان از مسائلی ست که دست به دست هم داده تا بسیاری از مردم ناراضی بمانند. خب بعضی از افراد هم هستند که خوی تند دارند و طبیعت شان تند است و به هر حال دست به یک افراط گرایی و تندی می زنند… اما ما عقیده داریم که اگر رسیدگی بشود و نگاه انسانی اعمال بشود، این مشکلات حل خواهد شد. انشالله که حالا در دولت تدبیر و امید تلاش بر همین هست و ما امیدواریم که در آینده امنیت پایداری داشته باشیم.

آقای روحانی در سفر اخیر خود به استان سیستان و بلوچستان، برنامه هایی مبنی بر تامین آب اراضی کشاورزی، شیرین کردن آب شرب شهری، ایجاد خط راه آهن در زاهدان و اتصال آن به راه آهن سراسری، گازرسانی به زاهدان، توسعه ی بندرچابهار و هم چنین ایجاد معادن و کارخانه پتروشیمی در ایرانشهر را مطرح کرد و وعده داد که تا پایان سال ۹۳ و یا حداکثر شش ماه اول سال ۹۴ این موارد اجرایی خواهد شد. آیا تاکنون اقداماتی برای تحقق این وعده ها صورت گرفته است؟

همان طور که بر جناب عالی هم واضح است، این ها طرح های ملی و کلان هستند و جناب آقای روحانی هم با همت بلند تصمیم گرفتند که چنین طرح هایی که در جهت اشتغال زایی و بهبود وضعیت اقتصادی و معیشت مردم بسیار موثر هستند، در استان به اجرا دربیاورند. به هر حال سفر جناب روحانی، بسیار سفر امیدوار کننده ای بود اما این که تاکنون چه قدم هایی برداشته شده، بنده هنوز دقیق در جریان نیستم و اگر از مسئولین امر سوال بشود، بهتر است…

سوالی که مطرح می شود، این است که چه طور بیش از ۹۰ درصد آرای مردم استان سیستان و بلوچستان در انتخابات اخیر و همین طور حمایت شما، از آقای روحانی بوده است؟ این سوال را بیش تر از دو جهت می پرسم: اولاً این که آقای روحانی به هر حال شیعه هستند و ثانیاً بسیاری معتقدند که مشکلات اهم این استان، هم چون محرومیت، با تغییر رئیس جمهور حل نخواهد شد…

مردم استان به حمدلله مردمی هستند که دور اندیشی دارند و تعصباتشان هم تعصبات بی جای افراط گرایانه نیست و به شیعه و سنی اصلاً فکر نمی کنند. مردم استان روی اندیشه فکر می کنند و روی درایت فکر می کنند. از آن جایی که جناب آقای روحانی روی آن مشکلاتی که مردم داشتند، انگشت گذاشت و بحث برابری اقوام و مذاهب را مطرح کردند و گفتند که قانون را اجرا می کنند و مانع قانون گریزی می شوند، باعث شد که ایشان مطرح شوند و گرایش مردم به ایشان بیش تر باشد. اهل سنت هم چون که به هر حال رنج های بیش تری کشیده اند، اکثراً به آقای روحانی رای دادند. دلیلش همین بود…

مدتی ست که زمزمه هایی مبنی بر تقسیم استان سیستان و بلوچستان به چند استان به گوش می رسد؛ نظر شما در این مورد چیست؟ آیا شما اساساً با این که این استان هم چون خراسان یا تهران، به چند استان مجزا تبدیل شود، موافق هستید؟

در رابطه با تقسیم استان، مردم حرف هایی را شنیده اند که استان تفکیک می شود و در این خصوص بسیار نگران هستند و همه ی ترسشان همین است. این مسئله که واژه های تاریخی و نمادهای تاریخی از منطقه برداشته بشود، برای مردم غیرقابل تحمل است و در واقع این مسئله به نوعی دغدغه ی آنان شده است. به هر حال من هم با این موافق ترم که استان به همین صورت یک پارچه که بوده، بماند. این از همه نظر و با توجه به شرایط و فرهنگ مردم، بهتر و سازگارتر است. البته شاید هم نیتشان خیر باشد و به اعتقاد خودشان چون این استان بسیار وسیع است، چنین در موردش فکر کنند اما ما در رابطه با خراسان هم دیدیم که تقسیم استان کمک آن چنانی به بهبود وضعیت مناطق محروم نکرده… از طرفی مردم باز زمزمه هایی شنیدند که ممکن است نام بلوچستان را از این منطقه حذف کنند و حساس شده اند اما من فکر نمی کنم مسئولین اگر دور اندیشی داشته باشند، تصمیم بگیرند این اسم بلوچستان را از اسم استان حذف بکنند؛ چرا که در تاریخ ایران، بلوچستان ثبت شده و بلوچستان غیرقابل حذف است.

به عنوان سوال آخر، باید بگوییم که تلاش های شما در آزادی مرزبانان ایرانی، نقش به سزایی داشت. حالا که مدتی هم از این واقعه گذشته و احساسات فروکش کرده، شاید بهتر بتوان تحلیل کرد. به نظر شما، علت اصلی اقدامات این چنینی گروه های تندرو در منطقه چیست؟

بالاخره مدتی است که این گروه ها، ناامنی درست کرده اند در حالی که مردم می خواهند منطقه شان و کشورشان امن باشد. این ها افرادی هستند که تند هستند و افراط گرایی می کنند و از این طریق خودشان را مطرح می کنند. مسائل و مشکلات بسیاری وجود دارد؛ مثلاً مشکلات اقتصادی و فقر شدید یا تبعیض ها و نارسایی ها از جمله مهم ترین مسائل و علل هستند. اما هر کسی به هر دلیلی، هر مشکلی دارد و یا شکایتی دارد، نباید آن را با سلاح مطرح کند؛ باید با گفتمان مطرح کند. مخصوصاً که حالا زمینه ی گفتمان در دولت تدبیر و امید بیش تر از گذشته فراهم هست و اصلاً خود دولت، دولت گفتمان است پس بیایند و مسائل را از طریق گفتمان مطرح کنند تا انشاالله حل شود.

تشکر می کنیم از فرصتی که در اختیار ماهنامه ی خط صلح قرار دادید.

——————————————————————————–

 

مصاحبه کننده: بهروز جاوید تهرانی

 

میهمان: عبدالحمید اسماعیل ‌زهی

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا