سکوت در برابر خون: روایت جمعه های خونین بلوچستان/ مهسا میرلاشاری

در تاریخ جمهوری اسلامی، روزهایی هستند که نهفقط از حافظه مردم، بلکه از وجدان جهان پاک نمیشوند. «جمعه خونین زاهدان و خاش» از جمله همین روزهاست؛ جنایاتی سازمانیافته که در آن نیروهای امنیتی با بیرحمی تمام به روی نمازگزاران، نوجوانان، و شهروندان بیدفاع بلوچ آتش گشودند. روزیکه خیابانهای بلوچستان با خون فرزندانش رنگین شد و آسمان زاهدان و خاش دیگر آن آسمان آرام همیشگی نبود.
نه تحقیق مستقلی آغاز شد، نه دادگاهی برگزار شد، نه حتی یک مقام عزل گردید. جمهوری اسلامی تلاش کرد تا این فاجعه انسانی را با ترفندهای رسانهای و اتهامهای همیشگی به حاشیه براند. نه عزای عمومی، نه غم ملی، نه تسلیت. تنها سکوتی سنگین و بیاعتناییای عریان؛ گویی جان مردم بلوچ برای این نظام نه ارزشی دارد و نه اهمیتی.
جمعه خونین، نماد عمق تبعیضیست که جمهوری اسلامی علیه مردم بلوچستان روا داشته؛ مردمانی که دهههاست با فقر ساختاری، حذف سیستماتیک از توسعه، و سرکوب خشن سیاسی زیستهاند. جنایت زاهدان و خاش نه یک اتفاق، بلکه امتداد همان سیاستیست که ملت بلوچ را تهدید میبیند. و چه آسان خون او را بر خاک میریزد بیآنکه پاسخگو باشد.
ما در برابر این جنایت سکوت نمیکنیم. جمعه خونین نه پایان یک روز، که آغاز زخم تازهای بود بر تن ملتی که سالهاست حقوقش لگدمال میشود.
این نوشتار، فریادیست برای بهیادماندن. برای آنکه فراموش نکنیم، در سرزمینی تحت حکومت جمهوری اسلامی، جنایتی رخ داد و هیچکس پاسخگو نبود.
بقلم: مهسا میرلاشاری