کردها و صد سال آرزوی دولت مستقل

کردها برای رسیدن به آرزوی یک دولت مستقل کردی در منطقه علاوه بر مشکل اصلی خارجی، یعنی مخالفت ایران،‌ ترکیه و عراق با شکل‌گیری چنین دولتی، با مشکلی به نام قبیله‌گرایی و اختلافات داخلی روبرو نیز هستند.
تا اوایل قرن بیستم و پیش از فروپاشی امپراتوری عثمانی محل سکونت کردها در خاورمیانه میان سرزمین‌های ایران و عثمانی تقسیم شده بود. سه بخش کنونی کردنشین ترکیه، عراق و سوریه حاصل فروپاشی امپراتوری عثمانی هستند. همه این مناطق کردنشین، تا پیش از جنگ چالدران (۱۵۱۴) یکی از ایالت‌های ایران بود.
پایان جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی قرار بود برای کردها و ارمنی‌ها دولت‌های مستقل در مناطق شرقی این امپراتوری به ارمغان آورد، اما حوادث بعدی چنان پیش نرفت که در قرارداد «سور» پیش‌بینی شده بود.
«سِور» (Sèvres) شهرکی از حومه پاریس است و در جنوب‌غربی پایتخت فرانسه قرار دارد. این شهرک که چندان از کاخ تاریخی و سلطنتی «ورسای» دور نیست، در طول تاریخ محل برگزاری کنگره‌ها و اجلاس‌های مهم بین‌المللی و امضای معاهده‌های تاریخی بوده است. یکی از مهم‌ترین این معاهده‌ها، «معاهده سِور» (Treaty of Sèvres) است که در اوت ۱۹۲۰ میان پیروزمندان جنگ جهانی اول (روسیه، بریتانیا و فرانسه) و امپراتوری عثمانی امضا شد.
براساس معاهده «سور»، امپراتوری عثمانی نه تنها قلمرو عربی، آفریقایی و اروپایی خود را از دست می‌داد،‌ بلکه در مناطق شرقی نیز یک دولت مستقل ارمنی (در شمال شرقی ترکیه کنونی) و یک منطقه خودمختار کردستان (در جنوب شرقی ترکیه کنونی) با چشم‌انداز استقلال ایجاد می‌شد.
علاوه بر این، طبق معاهده «سور» منطقه تراکیه (محدوده اروپایی ترکیه کنونی) و نیز ازمیر و نواحی آن به یونان واگذار می‌شد و تنگه‌های بسفر و داردانل بین‌المللی و مناطق اطراف این دو تنگه (استانبول و چاناق‌قلعه) غیرنظامی اعلام می‌شدند. مناطقی نیز در جنوب غرب ترکیه کنونی به فرانسوی‌ها و ایتالیایی‌ها واگذار می‌شد.
معاهده «سور» در واقع معاهده تنبیه امپراتوری عثمانی بود،‌ زیرا در جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ – ۱۹۱۸) به طرفداری از امپراتوری آلمان و امپراتوری اتریش – مجارستان وارد جنگ شده بود. اما این پیمان خفت‌بار موجب ظهور جنبش ملی‌گرایان ترک و شورش بخش اعظم نیروهای ارتش عثمانی علیه سلطان محمد ششم، آخرین سلطان عثمانی شد.
ملی‌گرایان ترک که از سوی گروه افسران جوان به رهبری مصطفی کمال هدایت می‌شدند و در آنکارا برای خود دولت ملی تشکیل داده بودند، معاهده «سور» را نپذیرفتند و به مقاومت و مقابله با ارتش‌های یونان، ‌بریتانیا و فرانسه که به دنبال معاهده «سور» بخش‌های غربی ترکیه کنونی را اشغال کرده بودند،‌ برخاستند. جنگ میان نیروهای ترک و قوای پیروزمند جنگ اول جهانی پس از سه سال به پیروزی ترک‌ها و امضای معاهده جدیدی در لوزان (ژوئن ۱۹۲۴) منجر شد و جامعه جهانی مرزهای ترکیه کنونی را به رسمیت شناخت.
به این ترتیب حوادث پس از امضای معاهده «سور» به گونه‌ای پیش رفت که نخستین فرصت تاریخی برای شکل‌گیری دولت مستقل کردها در قلمرو شرقی امپراتوری عثمانی از میان رفت. با تقسیم قلمرو عربی امپراتوری عثمانی براساس موافقت‌نامه مشهور به «سایکس-پیکو» در سال ۱۹۱۶ مناطق کردنشین، عملا میان سه کشور ترکیه، عراق و سوریه تقسیم شد، چیزی که در نزدیک به یک صد سال گذشته بدون تغییر باقی مانده است.
مارک سایکس و فرانسوا ژرژ پیکو دو دیپلمات بریتانیایی و فرانسوی بودند که با مأموریت از طرف‌ دولت‌هایشان مرزهای کنونی کشورهای عراق، کویت، عربستان، اردن، سوریه و لبنان را تعیین کردند.
در این یک صد سال پس از جنگ اول جهانی، کردهای منطقه شاهد چند حادثه یا تلاش مهم تاریخی بودند، اما هیچکدام از آنها هنوز نتوانسته در زندگی آنها و برآوردن آرزوی تاریخی‌شان در دستیابی به دولت مستقل تغییری ایجاد کند.
نخستین تجربه کردها پس از جنگ جهانی اول، جنبش مصطفی بارزانی در کردستان عراق بود که در دو نوبت در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۳۱ تا ۱۹۴۲ رخ داد، اما نتیجه‌ای نداشت و سرکوب شد.
دومین حادثه، تشکیل “جمهوری مهاباد” (۱۹۴۶) در ایران بود که در جریان جنگ جهانی دوم و زیر تاثیر حضور ارتش سرخ در مناطق شمال غربی ایران به وجود آمد. این جمهوری خودمختار نیز پس از یک سال عمر، با خروج روس‌ها از شمال ایران سرکوب شد و خاتمه یافت.
تجربه مهم دیگر کردهای منطقه فعالیت مسلحانه “حزب کارگران کردستان” در قلمرو ترکیه بود که از اوایل سال‌های ۱۹۸۰ میلادی آغاز شد و تا به امروز ادامه دارد. فعالیت پرتلفات این حزب نیز هرچند تاکنون نتیجه‌ای نداده، اما نفوذ چشمگیری برای آن در میان کردهای ترکیه و حتی منطقه به ارمغان آورده است.
ادامه مطلب را در آدرس سایت ذکر شده ذیل مرور نمائید

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا