از مسجد تا چوبه دار: روایت یه جنایت در بلوچستان/ مهسا میرلاشاری

در جمهوری اسلامی، جان بلوچ نه ارزشی دارد و نه حرمتی. از جمعه خونین زاهدان و خاش تا امروز چیزی جز خون، بی‌عدالتی و سرکوب نصیب مردم بلوچ نشده است.

روزی نمازگزاران را با گلوله در مسجد به خاک و خون کشیدند و روز دیگر فرزندان این سرزمین را در سکوت خبری به دار آویختند. جمهوری اسلامی نه فقط با گلوله، که با اعدام‌های فراقانونی، بازداشت‌های شبانه، شکنجه و ناپدیدسازی، در حال حذف سیستماتیک یک ملت است.

بعد از آن جمعه سیاه، نه دادخواهی صورت گرفت، نه عزای عمومی اعلام شد، نه قاتلی محاکمه شد. در عوض حکومت با وقاحت بیشتر، به سراغ بازداشت فعالان مذهبی، فرهنگی و حتی نوجوانان بی‌پناه رفت.

برخی را زیر شکنجه کشت، برخی را بدون وکیل محاکمه کرد و برخی را شبانه در گورستان‌های بی‌نشان دفن کرد. نام این‌ جنایت را «امنیت» گذاشتند، اما حقیقت آن چیزی جز نسل‌کشی یک ملت نیست.

دنیا نظاره‌گر است و نهادهای حقوق بشری در برابر این فاجعه فقط گزارش می‌نویسند. اما ما شاهدان زنده‌ایم.

این خاک، این خون، این بغضِ فروخورده، روزی خواهد جوشید. بلوچ را نمی‌توان از سرزمینش پاک کرد؛ اما تاریخ، جنایتکاران را فراموش نخواهد کرد.

سکوت جامعه جهانی و نهادهای حقوق بشری در برابر این روند خطرناک به معنای همدستی در جنایتیست که با برنامه‌ریزی و بر پایه قومیت‌ستیزی در حال انجام است.

این نوشتار صداییست در برابر این خاموشی تحمیل‌شده؛ فریادی برای دیده‌شدن انسان‌هایی که تنها جرمشان، زیستن با هویت بلوچ در جغرافیای تبعیض است.

بقلم: مهسا میرلاشاری

8 آپریل 2024

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا