متن بیانیه و ویدیوی قرائت متن بیانیه حزب مردم بلوچستان در آلمان توسط «عبدالحلیم عزیزی» به مناسبت سومین سالگرد جمعه های خونین زاهدان و خاش

رخدادهای هشتم مهرماه ۱۴۰۱ در زاهدان، که به «جمعه خونین» شهرت یافت، نقطه عطفی در تاریخ معاصر بلوچستان و جنبش‌های اعتراضی ایران به شمار می‌رود. سرکوب خونین نمازگزاران و معترضان در زاهدان و به ‌دنبال آن در خاش، نه تنها نشانگر تداوم سیاست‌های سرکوبگرانه حکومت جمهوری اسلامی ایران در قبال مردم بلوچ بود، بلکه در بستر جنبش سراسری «زن، زندگی، آزادی» به نماد هم‌پیوندی ستم‌های جنسیتی، ملی و طبقاتی بدل شد.

در سومین سالروز این فاجعه، بررسی ابعاد تاریخی، اجتماعی و بازتاب‌های مجازی آن ضرورتی دوچندان می‌یابد. از دوره پهلوی، بلوچستان به ‌طور آشکار و پنهان تحت نوعی حکومت نظامی نانوشته اداره شده است. سیاست‌های همسان‌سازی فرهنگی، شامل منع آموزش زبان بلوچی در مدارس، محدودیت پوشاک بلوچی در ادارات، و حذف نخبگان مستقل بلوچ، پایه‌گزاری نوعی مهندسی اجتماعی بود که هدف آن تضعیف سیاسی و اقتصادی مردم بلوچ‌ و جلوگیری از اتحاد و شکوفایی آنان بود. با تثبیت جمهوری اسلامی ایران، این سیاست‌ها نه تنها ادامه یافت بلکه شدت بیشتری پیدا کرد.

دستگیری‌های گسترده، زندان، شکنجه، اعدام‌های سیاسی، تبعید اجباری، و نیز ترور رهبران مذهبی و سیاسی در داخل و خارج از مرزها، بخشی از الگوی سرکوب سیستماتیک علیه بلوچ‌ها بوده است. همزمان فقر و بیکاری تحمیلی، گسترش اعتیاد و به پیش بردن پروژه‌های جمعیتی از جمله اسکان هم‌کیشان شیعه در مناطق بلوچ‌نشین، در راستای تغییر بافت جمعیتی و به حاشیه ‌راندن این ملت به کار گرفته شده‌اند.

در پی قتل حکومتی مهسا امینی و اعتراضات سراسری، و همچنین انتشار خبر تجاوز فرمانده انتظامی چابهار به یک دختر ۱۵ ساله بلوچ، نمازگزاران زاهدان در روز جمعه هشتم مهر ۱۴۰۱ دست به اعتراض زدند. پس از نماز جمعه، با هدایت برنامه‌ریزی‌شده، جمعیت به سمت کلانتری ۱۶ سوق داده شد. نیروهای یگان ویژه و لباس ‌شخصی که از پیش در محل مستقر بودند، با استفاده از سلاح‌های جنگی خودکار و تک‌تیراندازان، به روی معترضان و حتی نمازگزاران حتی داخل مصلی آتش گشودند. بنا بر گزارش‌های منابع محلی و بین‌المللی در کمتر از یک ساعت، بیش از صد تن کشته و صدها نفر زخمی شدند.

در ۱۳ آبان ۱۴۰۱ (۴ نوامبر ۲۰۲۲) نیروهای امنیتی در شهر خاش به روی معترضان مسالمت‌آمیز آتش گشودند. در این رویداد که به «جمعه خونین خاش» معروف شد، دست‌کم ۱۸ نفر از جمله دو کودک کشته و ده‌ها نفر زخمی شدند. گزارش‌های حقوق بشری همچنین از بازداشت‌های گسترده پس از این واقعه خبر داده‌اند که هدف آن ایجاد ترس و خاموش کردن اعتراضات بود. این کشتار به سرعت به سایر شهرها سرایت کرد و اعتراضات جمعه‌ها به یکی از مهم‌ترین اشکال مقاومت مدنی در بلوچستان بدل شد.

رخداد «جمعه خونین» در همان ساعات نخست، از طریق شبکه‌های اجتماعی به تیتر اول رسانه‌های داخلی و بین‌المللی راه یافت. تصاویر و ویدئوهای ضبط ‌شده با تلفن همراه، که خشونت عریان نیروهای حکومتی را به تصویر می‌کشید، نقش بی‌بدیلی در مستندسازی و جلب توجه افکار عمومی جهانی ایفا کرد. فضای مجازی همچنین بستری شد برای شکل‌گیری روایت‌های مردمی در برابر روایت‌های رسمی حکومت. هشتگ‌هایی چون #جمعه_خونین و #بلوچستان_تنها_نیست در شبکه‌های اجتماعی، زمینه‌ساز همبستگی ملی و فراملی گردید. علاوه بر این، فعالان بلوچ در تبعید توانستند با استفاده از این فضا، صدای قربانیان را به نهادهای حقوق بشری منتقل کرده و مسئله بلوچستان را در سطح بین‌المللی برجسته‌تر سازند.

«جمعه‌های خونین» نه تنها به عامل پیونددهنده میان اعتراضات سراسری و مطالبات بلوچ‌ها بدل شد، بلکه مشروعیت سیاسی رژیم را بیش از پیش در چشم افکار عمومی تضعیف کرد. استمرار اعتراضات جمعه‌ها در زاهدان، با محوریت مسجد مکی و خواست عدالت‌خواهی، نشان داد که سرکوب نتوانسته اراده جمعی برای مقاومت مدنی را در هم بشکند.

از سوی دیگر، بازتاب گسترده این رخداد در فضای مجازی و رسانه‌های جهانی، مسئله مردم بلوچ‌ را از حاشیه به متن آورد و نقش مؤثری در بازتعریف گفتمان دموکراسی، حقوق بشر و عدالت در ایران ایفا نمود. این رخدادها همچنین به گسترش گفتمان همبستگی میان ملت‌های تحت ستم در ایران یاری رساند. جمهوری اسلامی ایران در واکنش به جنایات خونین زاهدان و خاش، به جای پذیرش مسئولیت مستقیم خود، با بهره‌گیری از سازوکار تبلیغاتی، قربانیان را با برچسب‌هایی چون «تجزیه‌طلب» و «حامی تروریسم» معرفی نمود.

این سیاست برچسب‌زنی، بخشی از راهبرد رژیم برای مشروعیت‌بخشی به سرکوب خشن در بلوچستان بود. در ادامه، نیروهای امنیتی در سرتاسر منطقه به بازداشت گسترده دست زدند، بسیاری را تحت شکنجه قرار داده و به اعترافات اجباری واداشتند؛ شماری نیز در همین روند به اعدام محکوم وبه دار آویخته شدند.در پی استمرار اعتراضات مسالمت‌آمیز نمازگزاران جمعه‌ها در زاهدان، حکومت کوشید از طریق پرداخت غرامت به تعدادی از خانواده‌های قربانیان، پرونده‌ی این جنایت دولتی را مختومه اعلام کند.

همزمان، برای کاستن از فشار افکار عمومی جهانی، مقامات حکومتی شماری از نیروهای نظامی و امنیتی را به‌ظاهر به اتهام «اقدام خودسرانه» محاکمه و به زندان محکوم کردند؛ اما واقعیت چیز دیگری است؛ اقدامات نمایشی حکومت در شرایطی که بیش از هر زمانی تضعیف شده و تحت فشارهای بین‌المللی و خطر تکرار جنگ دوازده روزه در مقیاسی وسیعتر و مخربتر بقای خود را در خطری جدی می‌بیند و می‌کوشد با این اقدامات آتش زیر خاکستر خشم مردم بلوچستان را خاموش نماید.

در سومین سالروز جمعه‌های خونین زاهدان و خاش، بازخوانی این رویداد نه فقط یادآوری یک فاجعه انسانی، بلکه تبیین استمرار سیاست‌های سرکوبگرانه‌ای است که در بستر تاریخی طولانی‌تر علیه ملت بلوچ اعمال شده است. همزمان، تجربه این رخداد نشان داد که فضای مجازی می‌تواند به ابزار مقاومت، مستندسازی و همبستگی تبدیل شود. تداوم اعتراضات جمعه‌ها در بلوچستان در مدت بیش از یک سال، پیوند خورده با جنبش‌های سراسری، این چشم‌انداز را تقویت نموده است که مبارزه برای دموکراسی، عدالت و برابری در ایران بدون به رسمیت شناختن حقوق ملیت‌های تحت ستم امکان‌پذیر نخواهد بود.

حزب مردم بلوچستان

سپتامبر ۲۰۲۵

@ostomaan

 

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا