آمار روابط‌ جنسی و مصرف مواد در میان کودکان‌ خیابانی ایران (امیدهای فردای آینده ملّتی گرفتار در چنگال انواع بلاهای آخوندهای ایران برباد ده)

سن ورود کودکان به خیابان چهار تا ١٨سالگی بوده است. میانگین سن ورود به خیابان سه تا ١٠سال بوده و کودکان ١٠ساله بیشترین تعداد کودکان خیابانی را تشکیل می‌دهند. بیشتر کودکان خیابانی به کارهای متعارف به‌ویژه دستفروشی (73.2درصد)، باربری و پادویی (8.6درصد) و نوازندگی (4.6درصد) یا نیمه‌متعارف زباله‌گردی و جمع‌آوری ضایعات نان (9.6درصد) و تکدی‌گری (5.7درصد) مشغولند و تعداد بسیار اندکی از کودکان (دودرصد) تنها به مشاغل غیرمتعارف شامل تن‌فروشی، خریدوفروش مواد و جیب‌بری می‌پردازند.

براساس یافته‌های پژوهش گسترده سازمان بهزیستی درباره کودکان کار و خیابان، کودکان ١٠ساله بیشترین تعداد کودکان خیابانی را تشکیل می‌دهند. میانگین درآمد این کودکان ٢٣هزارتومان در روز است. 17.3درصد کودکان خیابانی حداقل یک‌بار در عمر مصرف الکل داشته‌اند. ٢٣درصد این کودکان حداقل یک‌بار مواد، الکل یا سیگار مصرف کرده‌اند و6.9درصد این کودکان در شش‌ماه اخیر مصرف داشته‌اند. ٢١درصد کودکان تجربه رابطه جنسی داشته‌اند. 

میانگین سن شروع روابط جنسی در دختران 12.5سال و در پسران13.7 سال است و 5.4درصد این کودکان آزار جنسی را گزارش کرده‌اند. سازمان بهزیستی در طول سال، پنج‌هزار کودک را جمع‌آوری می‌کند و این پژوهش نتایج طرح سنجش رفتارهای پرخطر در کودکان کار و خیابان است که از سال ٩١ کلید خورده. 

سن ورود کودکان به خیابان چهار تا ١٨سالگی بوده است. میانگین سن ورود به خیابان سه تا ١٠سال بوده و کودکان ١٠ساله بیشترین تعداد کودکان خیابانی را تشکیل می‌دهند. بیشتر کودکان خیابانی به کارهای متعارف به‌ویژه دستفروشی (73.2درصد)، باربری و پادویی (8.6درصد) و نوازندگی (4.6درصد) یا نیمه‌متعارف زباله‌گردی و جمع‌آوری ضایعات نان (9.6درصد) و تکدی‌گری (5.7درصد) مشغولند و تعداد بسیار اندکی از کودکان (دودرصد) تنها به مشاغل غیرمتعارف شامل تن‌فروشی، خریدوفروش مواد و جیب‌بری می‌پردازند. 

مشاغل نیمه‌متعارف (زباله‌گردی و تکدی‌گری) در پسران و کودکان افغان به شکل معناداری بالاتر از کودکان ایرانی است (8.8درصد در مقابل 3.8درصد). در کودکان ایرانی کولی نیز تکدی‌گری به شکل معنا‌داری بیش از سایر کودکان ایرانی است (11.4درصد) در مقابل (1.6درصد). تعداد اندکی از کودکان (٩درصد) در کنار کار خیابانی کارهای غیرمتعارف شامل تن‌فروشی و خریدوفروش مواد نیز انجام می‌دهند. بیشترین فراوانی محل کار و کودکان خیابانی در تهران مناطق ٢ (24.5درصد)، ١٢ (١٨درصد) و یک (11.1درصد) است. 

بالاترین سهم متعلق به کودکانی است که بین ساعات ١٣ تا ١٤ در خیابان هستند (16.3درصد)، اما 13.1درصد کودکان خیابانی کل روز (از ٨ صبح تا ٢٣) را در خیابانند. 

میانگین درآمد این کودکان از مشاغل ذکرشده به‌عنوان کار اول ٢٣هزارو٤٨٨تومان در روز است که از حداقل روزانه دوهزارتومان تا حداکثر ٥٠هزارتومان نیز تغییر می‌کند. بیشتر کودکان تمام یا بخشی از درآمد خود را به خانواده می‌دهند (٧٩درصد). آنها علت کارکردن خود را تامین معاش خانواده می‌دانند به‌خصوص در میان کودکان افغان این دلیل به شکل معناداری بیشتر از سایر کودکان است. همچنین در میان ایرانیان کولی کارکردن و کسب درآمد عمدتا وظیفه کودکان خانواده است. کودکان خیابانی به شکل روزمره، مجموعه‌ای از آسیب‌های روانی و اجتماعی را در خیابان تجربه می‌کنند. مطالعه کمی نشان می‌دهد که 40.2 درصد کودکان تحمل سرما و گرما، 34.9درصد توقیف اجناس، 33.2درصد تصادف با ماشین و 26.7درصد مریض‌شدن را ذکر کرده‌اند. در میان انواع تجارب کودکان، خشونت از سوی مردم، همسالان و ماموران یک تجربه رایج در زندگی کودکان خیابانی است. یافته‌های کمی مطالعه نشان می‌دهد که 27.4درصد کودکان اهانت و کتک‌خوردن از ماموران، 26.6درصد کتک‌خوردن از همسالان، 16.2درصد اهانت و کتک‌خوردن از مردم، ٥/٨درصد خفت‌شدن و 5.4درصد آزار جنسی را گزارش کرده‌اند. 

دخترها بیشتر از پسرها در خیابان مریض شده‌اند (32.4 درصد در مقابل 21.5درصد) و تصادف کرده‌اند. ( 49.3درصد در مقابل 29.2درصد) و سابقه آزاردیدگی جنسی (12.7درصد در مقابل 75.2درصد) و کتک‌خوردن و اهانت از طرف مردم (26.8درصد در مقابل 11.8درصد) را گزارش کرده‌اند. اما توقیف اجناس پسران بیشتر از دختران (65.6درصد در مقابل 47.9درصد) است. 

در شش ماه قبل از مطالعه، 48.4درصد کودکان اظهار کرده‌اند که توسط شهرداری و 12.8درصد توسط نیروهای انتظامی در خیابان دستگیر شده‌اند. کودکان ایرانی بیش از کودکان غیرایرانی و بزرگ‌ترها (١٥ تا ١٨ سال) بیش از کوچکترها (١٠ تا ١٤سال) دستگیر شده‌اند. 

یافته‌های مصرف مواد
کودکان خیابانی در مقایسه با جمعیت عمومی، مصرف الکل بالاتری دارند و مصرف مواد آنها نیز بالا و احتمالا بالاتر از جمعیت عمومی زیر ١٨ سال است. براساس یافته‌های کمی این مطالعه، 17.3درصد کودکان خیابانی حداقل یک‌بار در عمر مصرف الکل داشته‌اند. مصرف شش‌ماه اخیر الکل در کودکان خیابانی 11.07درصد است و در حدود هفت‌درصد کودکان خیابانی هر روز الکل مصرف می‌کنند. 

نتایج مطالعه حاضر نشان می‌دهد 6.9درصد کودکان خیابانی یک‌بار مصرف یکی از مواد مخدر را (با یا بدون الکل) داشته‌اند. مصرف حداقل یک‌بار مواد، الکل و سیگار در جمعیت کودکان خیابانی ٢٣درصد و مصرف شش ماه اخیر مواد در کودکان خیابانی 6.9درصد است. دخترها از حیث مصرف الکل و سیگار تفاوت معناداری با پسران ندارند. اما پسران به‌طور معناداری بیش از دختران در خطر مصرف مواد هستند. 

مصرف سیگار و الکل در کودکان ایرانی به‌طور معناداری بیش از کودکان افغان است. اما از حیث مصرف مواد تفاوت معناداری میان دو گروه نیست. 

سن شروع مصرف مواد در کودکان خیابانی پایین است به‌طوری‌که در حدود ٥٦درصد کودکان مصرف مواد را قبل از ١٤سالگی شروع کرده‌اند. در عین حال مصرف سیگار، الکل و مواد در کودکان خیابانی بزرگ‌تر (١٥ تا ١٨سال) به شکل معناداری بالاتر از کوچک‌ترهاست. بسیاری از کودکان مصرف‌کننده در مطالعه حاضر دارای خانواده معتاد (عمدتا پدر معتاد) هستند و 42.8درصد کودکان، داشتن پدر معتاد و 36.9درصد، دوستان نزدیک معتاد را گزارش کرده‌اند. 

یافته‌های روابط جنسی
کودکان خیابانی به‌دلیل شرایط و روش زندگی خانواده‌ از سنین پایین با روابط جنسی آشنا شده و آن را تجربه می‌کنند. سن شروع رابطه جنسی در کودکان خیابانی پایین است. میانگین سن شروع روابط جنسی در دختران 12.5سال و در پسران 13.7سال است. 

بیشتر کودکان خیابانی (76.8درصد) شب‌ها در خانه خود یا بستگان می‌خوابند و از حمایت خانوادگی نسبی برخوردارند. اما ٢١درصد کودکان که محل خواب آنها خانه مشترک با دوستان است یا به‌تنهایی در خیابان، مراکز حمایتی یا در محل کار می‌خوابند، فاقد مراقبت خانوادگی هستند. 

در حدود یک‌سوم کودکان خیابانی تهران (٣١درصد) سابقه‌ ترک خانه را گزارش کرده‌اند که تاییدکننده وجود مشکلات در خانواده است. میان دختران و پسران و گروه‌های سنی مختلف تفاوتی از حیث ترک خانه دیده نشده اما ترک خانه توسط کودکان ایرانی (9.37درصد) به شکل معناداری بالاتر از کودکان افغان (21.4درصد) است. 23.9درصد کودکان سابقه آزار جسمی در خانواده را گزارش کرده‌اند. خانواده‌های کودکان خیابانی وضعیت اقتصادی مطلوبی ندارند. بیکاری و مشاغل کم‌درآمد پدران، مشارکت ضعیف مادران در درآمد خانواده و جمعیت زیاد خانواده، مهم‌ترین علل وضعیت نامطلوب اقتصادی خانواده‌های کودکان خیابانی است. شرایط نامطلوب اقتصادی، فرهنگی و حقوقی افغان‌ها در ایران نیز سبب کار کودکان افغان در خیابان می‌شود. نداشتن کارت اقامت در مورد بسیاری از افغان‌ها، عدم امکان کار رسمی و کسب درآمد کافی، دسترسی سخت کودکان به آموزش رسمی و نیاز خانواده به درآمد کودکان، برخی عواملی هستند که به کار کودکان افغان در ایران منجر می‌شوند.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا