بحران خفته امنیتی در مرزهای شرقی ایران / رضا تقی زاده

ایران دارای مرزهای آبی و خاکی مشترک با بیش از ۱۵ کشور است. مرزهای شرقی ایران با دو کشور افغانستان و پاکستان طی دو دهه گذشته از جمله آسیب‌پذیرترین خطوط مرزی ایران بوده‌اند. در سال ۱۳۷۷ و زمان استقرار دولت محمد خاتمی، پس از سقوط شهر مزار شریف بدست نیروهای طالبان، ۱۱ تن کارکنان کنسولگری جمهوری اسلامی مورد حمله قرار گرفته و شماری از آنها درجا تیرباران شدند.

اعلام پایان رسمی ماموریت جنگی نیروهای ناتو در افغانستان از ابتدای ماه ژانویه سال جاری، و واگذاری مسئولیت مقابله نظامی مستقیم با طالبان به ارتش آن کشور، تحول امنیتی قابل ملاحظه‌ای است که می‌تواند طی ماه‌های آینده معادلات امنیتی در مرزهای شرقی ایران را تحت تاثیر جدی قرار دهد.

ایران دارای مرزهای آبی و خاکی مشترک با بیش از ۱۵ کشور است. مرزهای شرقی ایران با دو کشور افغانستان و پاکستان طی دو دهه گذشته از جمله آسیب‌پذیرترین خطوط مرزی ایران بوده‌اند. در سال ۱۳۷۷ و زمان استقرار دولت محمد خاتمی، پس از سقوط شهر مزار شریف بدست نیروهای طالبان، ۱۱ تن کارکنان کنسولگری جمهوری اسلامی مورد حمله قرار گرفته و شماری از آنها درجا تیرباران شدند.

محمد خاتمی رئیس دولت وقت جمهوری اسلامی در واکنش به رویداد یادشده اظهار داشت: «ما به امنیت مرزهای خود به طور جدی پایبند بوده و ناامنی در مرزهای خود را تحمل نمی‌کنیم.» با وجود انتقال یک نیروی بزرگ نظامی به مرزهای افغانستان در واکنش به رویداد یادشده، ایران از داخل شدن به مرزهای آن کشور خودداری کرد.

ده سال بعد و در زمان دولت محمود احمدی‌نژاد، پاسدار علیرضا افشار، معاون وقت وزیر کشور، دولت خاتمی را به «تضعیف نیروهای نظامی و بی‌توجهی به امنیت مرزها در زمان تصدی خود» متهم ساخت.

در آن زمان علیرضا افشار معاونت فرهنگی و تبلیغاتی ستاد نیروهای مسلح را بر عهده داشت.

با در نظر گرفتن وضعیت کنونی دولت افغانستان و شرایط امنیت داخلی آن کشور (و همچنین مرزهای ناآرام بلوچستان ایران با پاکستان)، تهدیدات امنیتی در مرزهای شرقی ایران به‌مراتب جدی‌تر از ۱۵ سال پیش است حال آنکه تمهیدات دفاعی و اقدامات پیشگیرانه جمهوری اسلامی بطور کامل متوجه مرزهای غربی و اقدامات فرامرزی ایران در عراق، سوریه، لبنان شده‌است.

امنیت همسایه امنیت ما است

امنیت داخلی هر کشور متاثر از امنیت در مرزهای آن کشور و ناامنی در کشورهای همسایه همواره قابل انتقال و سرریز به درون کشور همجوار است. در وضعیت کنونی کشور افغانستان در یک وضعیت انتقالی قرار گرفته‌است.

طی ۱۳ سال گذشته نیروهای ناتو مسئولیت جنگ با طالبان را بر عهده داشته‌اند. انتقال این مسئولیت به ارتش افغانستان، که در نگاه بسیاری از ناظران امنیت منطقه بدون تمهیدات کافی در جهت آماده‌سازی ارتش افغانستان صورت گرفته، می‌تواند طی شش ماه آینده حتی دولت آن کشور را در خطر سقوط قرار دهد.

علاوه بر آمادگی حداقلی ارتش افغانستان برای مقابله مؤثر با طالبان، با وجود گذشتن چهار ماه از اعلام نتیجه انتخابات و سازش سیاسی میان اشرف غنی احمدزی و عبدالله عبدالله رقیب انتخاباتی او، هنوز در کابل دولت رسمی تشکیل نشده و اعضاء آن معرفی نشده‌اند.

به دلیل عدم تشکیل دولت مرکزی و ادامه چانه‌زنی‌های سیاسی بر سر ترکیب دولت، ثبات سیاسی افغانستان بسیار شکننده است و تلاش‌های پراکنده برای رسیدن به نوعی همکاری جدی سیاسی-امنیتی میان افغانستان و پاکستان در مسیر لازم قرار نگرفته‌است.

هر دو کشور شرقی ایران، (افغانستان و پاکستان) از اقدامات نظامی شورشیان طالبان رنج می‌برند.

در یک آرایش کاملاً غیر متعارف، طالبان پاکستان رهبری خود را در درون خاک افغانستان جای داده و متقابلا رهبران طالبان افغانستان در درون مرزهای پاکستان مستقر شده‌اند.

با وجود قرار داشتن در خطر مشترک امنیتی، هیچیک از دو دولت کابل و اسلام‌آباد تاکنون اقدامی اثربخش برای مقابله با طالبان در کشور دیگری صورت نداده-سهل است که به منظور وارد آوردن فشار به یکدیگر همکاری‌هایی را نیز با طالبان رقیب داشته‌اند.

هم دولت اشرف غنی در کابل (در صورت شکل گرفتن) و هم دولت نواز شریف در اسلام‌آباد مایل به داخل شدن به مذاکره با طالبان خودی هستند اما به دلیل قرار داشتن رهبران طالبان در کشور همسایه به همکاری دولت دیگری نیازمندند.

در صورت بدست آوردن چند پیروزی نظامی در درون افغانستان توسط طالبان افغانی، تلاش دولت کابل برای رسیدن به توافق سیاسی با آنها دشوارتر از پیش خواهد شد و در نتیجه وضعیت امنیتی آن کشور بغرنج‌تر از پیش.

توجه انحصاری ایران به مرزهای غربی

بی‌توجهی تهران نسبت به تحولات سیاسی و امنیتی در امتداد مرزهای شرقی ایران در حالی است که جمهوری اسلامی به‌منظور حمایت از دولت مورد علاقه خود در بغداد به عملیات گسترده نظامی در مرزهای غربی مبادرت ورزیده‌است.

اعلام ارسال محمولات تسلیحاتی به اقلیم کردستان عراق برای مقابله با نیروهای داعش پس از سقوط موصل، حضور یافتن جواد ظریف در اربیل، مشارکت فانتوم‌های نیروی هوایی ایران در بمباران مواضع داعش در استان دیاله عراق و انتشار گزارش‌های متعدد و مصور از حضور قاسم سلیمانی فرمانده نیروهای برون‌مرزی سپاه (قدس) در خاک عراق حاکی از دامنه گسترده تمهیدات و تدارکات و تلاش‌های نظامی ایران در کشور همسایه عراق است.

حسین سلامی جانشین فرمانده سپاه پاسداران یک روز بعد از برگزاری مراسم به خاک‌سپاری سرتیپ پاسدار حمید تقوی که حین درگیری‌های نظامی با نیروهای داعش در شهر سامره به قتل رسیده بود در مراسمی به مناسبت ۹ دی اظهار داشت: «امروز ما در عراق یک ارتش مردمی متصل به انقلاب اسلامی داریم که اندازه آن ۱۰ برابر حزب‌الله (لبنان) از نظر کمیت است.»

حسین سلامی طی همان مراسم همچنین تاکید کرد: «در سوریه نیز به عنوان حلقه محوری مقاومت بر روی زمین، یک ارتش مردمی متصل به انقلاب اسلامی با الگوی تفکر بسیجی داریم. در یمن جایی که پاشنه سیاست‌های آمریکا است انصارالله همانند حزب‌الله با منطق عمل‌کننده در فضای ژئوپلتیک ما است.»

شواهد در صحنه، حاکی از ابعاد گسترده حضور نظامی ایران در کشورهایی است که فاقد مرز مشترک با ایران هستند (لبنان و سوریه) و ملاحظات امنیتی آنها ملاحظات امنیت ملی ایران بشمار نمی‌رود
حضور نظامی ایران در عراق (بنا بر اعتراف جانشین فرمانده سپاه پاسداران) نه در جهت ایجاد تمهیدات دفاعی و یا بازدارنده در مرزهای آسیب‌پذیر و یا افزایش عمق دفاع راهبردی ایران، که فرقه‌گرایانه و متوجه جنگ قدرت در منطقه و افزایش ابعاد رقابت سنی و شیعه است.

پرداختن جمهوری اسلامی به تدارکات کامل و حضور نظامی فرامرزی در غرب کشور-با انگیزه صدور انقلاب اسلامی و تحکیم دولت شیعه در بغداد، و بی‌اعتنایی همزمان نسبت به تحولات سیاسی و نظامی در مرزهای شرقی و امنیت ملی ایران در مناطق یاد شده، می‌تواند تهران را دیر یاد زود، با مخاطراتی روبه‌رو سازد که نمونه‌های کوچک آن تاکنون در مرزهای بلوچستان، و از سیستان تا هرات طی ۱۵ سال گذشته با تلخی تجربه شده‌است.

 

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا