تغییر جایگاه و نقش زن نویسنده: ناصر بلیده ای

فرهنگ بلوچ که در اشعار و ادبیات فولکلور بلوچی بازتاب یافته، حکایت از شرکت زن در همه ی عرصه های زندگی اجتماعی فرهنگی در جنگ و صلح دارد.

تغییر جایگاه و نقش زن

نویسنده: ناصر بلیده ای

در چهارمین فوروم اقلیت ها در سازمان ملل در نوامبر سال ۲۰۱۱ در ژنو که به وضعیت زنان و چگونگی بهبود آن اختصاص یافته بود، گزارش ها حکایت از این داشت که در کشورهایی که در رابطه با گروهی از مردم به دلایل زبانی، مذهبی، اجتماعی تبعیض قایل می شوند، زنان متعلق به جامعه ی مورد تبعیض و ستم، چند برابر مردان آن جامعه مورد تبعیض و ستم های متفاوت قرار می گیرند.

این گزارش ها و تحلیل ها بیش تر از کشورهایی بود که، در قانون اساسی زنان و مردان از حقوق مساوی برخوردارند. این در حالی است که در قانون اساسی ایران بندهایی وجود دارد که تبعیض جنسیتی، زبانی، ملی و مذهبی را قانونی می کند. این قوانین به خصوص زنان گروه های ملی تحت ستم را، با مشکلات بسیاری برای مبارزه در راستای دستیابی به حقوق خود مواجه کرده است.

فرهنگ بلوچ که در اشعار و ادبیات فولکلور بلوچی بازتاب یافته، حکایت از شرکت زن در همه ی عرصه های زندگی اجتماعی فرهنگی در جنگ و صلح دارد.

این نکته در نوشته های افسران انگلیسی که بعد از قرن هفدهم میلادی در مناطق پشتون، سند، پنجاب بلوچستان کرمان، و مناطق دیگر ایران مسافرت کرده نیز مشهود است. ستوان هنری پاتینجر که در اوایل قرن هجدهم به بلوچستان مسافرت کرده است می نویسد: “آن ها با زنان خود با احترام و ادب و رعایت نزاکت و دقت رفتار می کنند و مانند سایر مسلمانان تعصب جاهلانه نداشته و از این که ایشان را با یک خارجی به صورت ساده و معمولی ببینند ناراحت نمی شوند.” او در جای دیگری از سفرنامه ی خود می گوید: “چنان که پیش از این اشاره کردم، زنان از اجتماع مردان جدا نیستند و همه با هم زندگی می کنند و بر سر یک سفره غذا می خورند.”(۱)

ژنرال سرپرسی سایکس که دل خوشی از مردم بلوچ به دلیل مقاومت برای حفظ استقلال بلوچستان در مقابل انگلیس نداشت نیز در سفرنامه ی خود اقرار می کند: “این نکته قابل ذکر است که بلوچ ها کاملاً صحیح العمل و درست کارند و چنان چه یک چیز قیمتی یا سند و نوشتهای به آن ها بسپارند، ابداً خیانت نمی کنند و در نگهداری آن از جان خود نیز دریغ نخواهند کرد. از طرفی، در اخلاق هم قابل تمجید می باشند، زیرا با زن های خود به طور تساوی و عادلانه رفتار می نمایند.”(۲)

آقای علی اکبر جعفری در مقاله ی خود با نام بلوچ و بلوچی، درسال ۱۳۴۲ در مجله ی سخن و در تایید این که در جامعه ی عشایر بلوچ، زن به نحو چشم گیری از حقوق مساوی با مرد برخوردار است نوشته است: “زن چه در کِشت و کشتار و چه در کُشت کشتار و چه در جامعه و چه در انجمن، با مرد بلوچ همراه است.”(۳)

در ارتباط با تغییر موقعیت زن در جامعه ی بلوچستان، سیلویا مَتیسون یک مردم شناس که با جامعه ی بلوچستان آشنایی دارد، در یک گفتگو با اناتول لیوین می گوید: “در گذشته زنان از آزادی های بسیاری در جامعه ی بلوچستان برخوردار بودند. زنان در رهبری بلوچستان در حکومت مستقل بلوچستان به پایتختی کلات، نقش والای سیاسی و نظامی داشتند. هم اکنون نیز این تبعیض نسبت به زنان در جامعه ی بلوچ، عمومی نیست. مَتیسون می گوید: “تفکیک جنسی در جامعه ی بلوچ چیز جدیدی است، احتمالاً بعد از ارتباط جامعه ی بلوچستان با جوامع دیگر تفکیک و تبعیض جنسی به جامعه ی بلوچستان راه پیدا کرده است. اناتول لیوین هم در کتاب خود می نویسد که: “بعداً با یک خانم اشراف بلوچ، رابینا عرفان که نماینده ی مجلس از حزب ملی بلوچستان بود، آشنا شدم که سازمان خیریه ی او کارهای خوبی برای زنان در منطقه انجام داده بود و حتی موثرترین نیرو در ایجاد تیم فوتبال زنان پاکستان بود.”(۴)

در ایران نیز زنان بلوچ در کارهای اجتماعی و شغلی توانستند، توانایی های خود را نشان بدهند. در حال حاضر و بر اساس آمار مرکز آمار ایران، ۱۶درصد مشاغل مدیریتی استان مذکور در اختیار زنان است و و زنان مشغول به کار در این استان طبق آمار از برخی استان ها پیشی گرفته است؛ ۸۶ هزار و ۶۲۲ نفر از زنان استان شاغل هستند(البته شاید این عدد به دلیل جمعیت بیش تر سیستان و بلوچستان نسبت به آن استان ها باشد). هم اکنون بلوچستان جزو محدود استان های ایران است که شهردار، فرماندار، نماینده ی مجلس و زنان در عرصه های دیگر نیز مشاغل بالا دارند. (۵)

این طور که پیدا است، مردان واپسگرای بلوچ در برقرار کردن ارتباط با جامعه، از کمک حکومت های مرکزی برای بیرون راندن زنان در عرصه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی استفاده کرده اند. چه بسا امروز بخشی از مردان بلوچ، تفکیک و تبعیض را به نام فرهنگ بلوچ توجیه می کنند؛ در این کار، آن ها نیز از قوانین مردسالاری که توسط دولت های ایران افغانستان و پاکستان به نام مذهب حاکم شده، به نفع خود استفاده می کنند. حکومت ها نیز زمینه های مناسبی برای این تفکیک و تبعیض، با سرمایه گذاری در آموزش و تبلیغ فرهنگِ ضد زنِ مذهبی ایجاد می کنند.با این همه، آن چه واضح است این است که زنان بلوچ نسبت به تاریخ گذشته ی جامعه ی بلوچ، نقش کم تری در عرصه های متفاوت اجتماعی دارند. این پدیده برای کسانی که امروز به بلوچستان برای کار، سفر یا تجارت می آیند، مشهود است. آقای محمود دولت آبادی در کتاب خود، دیدار بلوچ، تجربه ی خود از سفر به زاهدان را چنین بیان می کند: ” تا این جا اگر چیزی بخواهم بگویم، جز پر هیبت و شمایلی بیرونی، تصویری از آن ها نمی توانم بدهم… مردم، در این جا، در چشم کسی چون من، یعنی مردان: (زیرا زن ها غیبی و دور از نگاه هستند.) بیشتری ها موقر و آرام و متکی به درون و کم توجه به بیرون از خود، در پوشاک ها سنگین و پسندیده راه می روند و می نشینند، لم می دهند و نگاه می کنند.”(۶)

ارتباط جامعه ی بلوچستان با جوامع محافظه کار عرب در کشورهای همسایه که تعداد زیادی برای کار و امرار معاش اقامت گزیده اند نیز در عادی کردن و تفکیک و تبعیض جنسیتی کمک کرده است.

…طرفداران برابری حقوق جنسی در بلوچستان راه دشواری را در پیش دارند تا دوباره زن بلوچ به جایگاهی برابر با مردان، اینبار هم از لحاظ قانونی و هم در عرصه های دیگر اجتماعی در جامعه دست یابد.

۱- پاتینجر، هنری، مسافرت سند و بلوچستان: اوضاع جغرافیائی و تاریخی، ترجمه ی شاهپور گودرزی، انتشارات کتابفروشی دهخدا، ۱۳۴۸، صص ۶۶-۶۷ و ۷۶

۲- سایکس، سرپرسی، سفرنامه ی ژنرال سرپرسی سایکس یا ده هزار مایل در ایران، ترجمه ی حسین سعادت نوری، چاپخانه ی آسمان،۱۳۶۳ صص ۱۵۴-۱۵۵

۳- جعفری، علی اکبر، بلوچ و بلوچی، مجله سخن : ش. ۱۴ ، ۸ و ۹٫ ۱۳۴۲

۴- لیوین، آناتول، پاکستان-کشوری دشوار، کتاب های پنگوئن، صفحه ی ۳۵۸

۵- براهویی، نرجس خاتون، رشد مشارکت اقتصادی- اجتماعی زنان سیستانی و بلوچستانی، روزنامه ی دنیای اقتصاد، ۴ اردی بهشت ماه ۱۳۹۲

۶- دولت آبادی، محمود، دیدار بلوچ، انتشارات پیوند/شبگیر، چاپ اول، تهران، ۱۳۸۳، ص ۵

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا